✿ پـنجـــــره ای رو بـــه خــــــدا ✿

عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تسکینه ؛ پرستیدن تجارت نیست

اللهم عجل لولیک ...

قطار را با آمدنت بیدار کن !

بگذار اینبار، سوت گوش خراشش، حکایت آمدنت باشد...

می دانی؟ اگر بیایی قول می دهم صدایش را مثل ریزش برگ ها

بر روی کاشی ایوان خانه ی مادر بزرگ، دوست داشته باشم ...

 

 

[ شنبه 21 تير 1393برچسب:, ] [ 16:42 ] [ محیا ] [ ]

کــــــــوتــاه

حرف از دریـــا شد ...

 

ماهی به آب بده ...

 

میترسم تا زمستان بعد، از گوشه ی چشمانم موج بزند ...

 

اینبار... بدون هیچ قانونی ...

 

باران می بارد...

 

چه افطاری ..!

[ پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:, ] [ 14:49 ] [ محیا ] [ ]