چند کلمه حرف ساده
چه عالمیست سکوت،در میان شلوغی...
و چه کوتاه است قدم زدن در تاریکی...
و چه بی انتهاست،صحبت از خود در میان دروغ و حقیقت...
و چه کوچک است دنیای بازیچه ی ساخت ذهن
پنجره رو به پاییز باز است
وبه امید بهار،زمستان را صرف میکند...
باران میبارد...
چه عذابیست عاقبت غرور بی تدبیر باران که با ترس از سقوط
و سخت به زمین شلیک میشود...
اما غرورش ادامه دارد...تا به ابد...
خدایا!
صبر دانه های بذر کهنه ی برگ های میخک را عطای من کن...
تا همواره به امید گل برگی قرمز،لبخند زنم
نظرات شما عزیزان:
.
این جمله رو لایک!!!

حتی اگر پژمرده باشد ...

.gif)
.gif)
پاسخ:درسته.این مطلب راجع به غرور بیجاست

بسیار عالی و زیبا بود

خوبی گلم؟عالی و زیبا بود