خـــدایـــا دوســـتـتـــ دارمــــ بـــی نــــهـــایــتـــــ

✿ پـنجـــــره ای رو بـــه خــــــدا ✿

عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تسکینه ؛ پرستیدن تجارت نیست

خـــدایـــا دوســـتـتـــ دارمــــ بـــی نــــهـــایــتـــــ

 

رهـــسپـــارم !

جــــاده ام رو بـــه دســت انـــداز بــــلنـــدی ستــــ کــه پَــــر مـــی شــکنــد

" تــــا بـــه خــــــدا "

دلم یک قلم میخواهد و یک صفحه ی خالی

تا بنویسم دردش را برای خدا « محرم اسرارم »

دلم یک سبد پر از گل میخواهد که عطرش را از بهشت آورده باشند ...

و نیم ترسی که اعماق دلم را بلغزاند

مــــبـــادا از مــــن دلــــگیـــر شــوی !

جاده ها، ختم بخیر می شوند وقتی انتهایشان تو باشی ...

و قلب ها رو راست میشوند وقتی که تو ساز دلها باشی ...

خدا جانم!

شاید زمزمه ای به گفت نشنیدم ...

اما دریچه ی دلم را رو به تو باز کردم که بی دعوت بیایی تـــا

مـــعـــنـــایــم بـــاشـــی

"" سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که

من نه تو را رها کرده ام نه با تو دشمنی کرده ام (ضحی /1-2 ) ""

 



نظرات شما عزیزان:

سارا
ساعت19:02---21 فروردين 1393
سلام بسیار زیبا بود به منم سر بزن

آخرین منجی آخرین یار
ساعت6:44---30 بهمن 1392
خیلی زیبا بود.

ممنون
پاسخ:متشکرم


مسعود
ساعت15:59---10 بهمن 1392
سلام محیا خانم کم پیداییییی؟
ماشاالله چقد کامنت داری خدا شانس بده و حوصله واس تائیدشون


هزارویک شب
ساعت10:55---10 بهمن 1392
گرچه هستيم٬ گنه کار تو٬ اي ربِّ رحيم

نااميدي ز درت نيز٬ گناهي است عظيم


حامد
ساعت23:32---8 بهمن 1392
وبلاگ قشنگی داری بهت تبریک میگم
پاسخ: ممنونم


مریم
ساعت21:17---8 بهمن 1392
likeee

هزارویک شب
ساعت13:48---6 بهمن 1392
بوی صبح می‌دهی،



و گنجشک‌ها



در خنده‌هایت پرواز می‌کنند.



حسودی‌ام می‌شود



به خیابان‌ها و درخت‌هایی،



که هر صبح



بدرقه‌ات می‌کنند...



حسودی‌ام می‌شود



به شعرها و ترانه‌هایی که می‌خوانی



- خوشا به حال کلماتی،



که در ذهن تو زیست می‌کنند!-



دلم می‌خواهد



یک‌بار دیگر



شعر را



خیابان را



تمام شهر را،



با کودک مهربان دست‌هایت



از اول،



قدم بزنم...




پاسخ: قشنگ بود


هزارویک شب
ساعت13:47---6 بهمن 1392
روزها زیبایند

خرده تلنگری به شعر

نفس در هوای خواستن تو

و هر روز،

نخستین نشانه حضورت

لبخند خواهش،

بر لبان ثانیه‌ها می‌نشاند.

عشق

و زیستن در هوای تو

خوشبختی فریبنده‌ای است

زندگی را دوست دارم.



مینا معمارطلوعی


ريحانه
ساعت11:00---6 بهمن 1392
سلام ناناسم قالب جديد مبارك خيليييييي قشنگه.اين متنتم مثل هميشه عاليه
پاسخ: مرسی عزیزم. چشمات قشنگ میبینه


سحر آریایی
ساعت21:45---5 بهمن 1392

هرچه كردم نشوم ازتو جدا، بدتر شد
از دل مـا نرود مهر و وفــا ، بدتر شد ...
مثـلا خواستم اين بار موقر باشم
و به جای تو، بگويم كه شما، بدتر شد
آسمان وقت قرار من و تـو ابری بود
تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد.
اين متانت به دل سنگ تو تاثير نكرد
بلكه برعكس، فقط رابطه ها بدتر شد
چاره دارو و دوا نيست، كه حال بد من
بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد
روی فرش دل من جوهری از عشق تو ريخت
آمدم پاک كنم عشق تـو را بدتر شد ...

شادی صندوقی



سحر آریایی
ساعت21:42---5 بهمن 1392

هرچه كردم نشوم ازتو جدا، بدتر شد
از دل مـا نرود مهر و وفــا ، بدتر شد ...
مثـلا خواستم اين بار موقر باشم
و به جای تو، بگويم كه شما، بدتر شد
آسمان وقت قرار من و تـو ابری بود
تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد.
اين متانت به دل سنگ تو تاثير نكرد
بلكه برعكس، فقط رابطه ها بدتر شد
چاره دارو و دوا نيست، كه حال بد من
بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد
روی فرش دل من جوهری از عشق تو ريخت
آمدم پاک كنم عشق تـو را بدتر شد ...

شادی صندوقی



سحر آریایی
ساعت21:36---5 بهمن 1392


امروز به پایان می رسد
از فردا برایم چیزی نگو
من نمی گویم :
فردا روز دیگریست
فقط می گویم :
تو
روز دیگری هستی
تو
فردایی
همان که باید به خاطرش
زنده بمانم

جبران خلیل جبران


سحر آریایی
ساعت21:35---5 بهمن 1392


من می روم با دست هایت
چتری برای پروانه ها بسازم
دیگر چه می شود که نام گل های باغچه را به خاطر نیاورم؟
یا اصلا ندانم که کدام شاعر شب تاب
قافیه ها را از قاب غمگین پنجره پر داد؟
من که خوب می دانم
بادبادک بی تاب تمام ترانه ها
همیشه پر پشت بام خلوت خاطره های تو می افتد
دیگر چه فرق می کند که بدانم
باد از کدام طرف می وزد.

یغما گلرویی


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت20:08---5 بهمن 1392
گشاده دست باش ،جاری باش ،كمك كن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

اگركسی اشتباه كردآن رابه پوشان (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)

متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )

اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه )

[گل]مولانا


لیلی
ساعت18:59---5 بهمن 1392
تا وقتـيکه دوستـت دارم ها

بـوي هـوس دارد

و نگـاه ها رنـگ فـريـب

و خـواستـن ها طعـم احتـياج..

مـن به تمـام عـاشـقــانه ها مشـکـوکـم..


منم تنهایی
ساعت13:08---5 بهمن 1392
راستی قاب نو مبارک زیباست ولی یکم سنگین باز میکنه .
پاسخ: عذر میخوام


منم تنهایی
ساعت13:07---5 بهمن 1392
به نام او که نامش ارامش دهنده قلبهاست.

این روزها دلم فقط خدا میخواهد<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(15).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18">

متنت را که دوباره خواندم متاثرشدم.چقدر دلم تنگ شد

هعی خدااا.توکل به تو


zahra
ساعت13:05---5 بهمن 1392
سلام آجی وبلاگت حرف نداره



منو فراموش نکن
پاسخ: مرسی آجی. چشم عزیزم


مهتاب
ساعت10:44---5 بهمن 1392

پاسخ: فدات گلم


مهتاب
ساعت10:41---5 بهمن 1392
غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش امدی

با من به جمع مردم تنها خوش امدی

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند

می بینمت برای تماشا خوش امدی

راه نجات از شب گیسوی دوست نیست

ای من! به اخرین شب دنیا خوش امدی....

پایان ماجرای دل و عشق روشن است

ای قایق شکسته به دریا خوش امدی

با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود

منت گذاشتی به سرما خوش امدی

ای "عشق" ای عزیز ترین میهمان عمر

دیر امدی به دیدنم اما خوش امدی

"فاضل نظری"


مهتاب
ساعت10:39---5 بهمن 1392
بی تو مهتاب تنهای دشتم
بی تو خورشيد سرد غروبم
بی تو بی‌نام و بی‌سرگذشتم.
بی تو خاکسترم
بی تو، ‌ای دوست
شاملو


معراج
ساعت10:01---5 بهمن 1392
سلام آجی

قالب جدید مبارک خیلی قشنگه

متنت هم عالی بود
پاسخ: ممنونم داداشی


گلی
ساعت2:30---5 بهمن 1392
بسیار زیبا بود
پاسخ: چشمات زیبا میبینن. ممنونم :)


هزارویک شب
ساعت19:27---4 بهمن 1392
بهانه های دنیا تو رااز یادم نخواهد برد،من تو را درقلبم دارم نه در دنیا

هزارویک شب
ساعت19:27---4 بهمن 1392
بهترین قلبهادرپیشگاه خدا،متعلق به کسایی هست که بی هیچ توقعی مهربانند..

Kh
ساعت16:01---4 بهمن 1392
به راستي نمي دانم در كلام **دوستت دارم خدايا**

چه رازي نهفته است كه درد هر دردمندي را مداوا مي كند!!

نامت دل هر آشوب زده اي را به ساحل امن رهنمون مي سازد پس بندگيت چه خواهد كرد؟!!

واين است راز جمله زيباي خواجه عبدالله انصاري: ** اگر يك باربگويي بنده من از عرش بگذرد خنده من**
پاسخ: فوق العاده زیبا بود ممنونم از حضور سبزتون :)


حمید رضا
ساعت14:51---4 بهمن 1392
در ساحل دریای زندگی قدم میزدم...همه جا دو رد پا دیدم؛ یکی برای من و دیگری برای خدا... اما در سخت ترین لحظات زندگی تنها یک رد پا روی شن های ساحل بود... گفتم: خدایا! در سخت ترین لحظات رهایم کردی؟!... ندا آمد: هرگز...! در سخت ترین لحظات من تو را در آغوش گرفته بودم...* ................................ * ............... درود بر شما و نوشته ی زیبا و پر احساس خدایی تون... و سپاس بابت حضور و نظرات زیباتون و عرض معذرت بابت روزایی که نشد و نبودم... قالب جدید هم مبارک... زیباست... احساس پاک و خدایی تون رو تحسین میکنم... مواظب این حس و حال و لحظه ها و اندیشه ها باشید... درود...
پاسخ: ممنونم. خواهش میکنم، متشکر. حتما


مهتاب
ساعت11:13---4 بهمن 1392


زندگي يعني چه؟ يعني آرزو كم داشتن
چون قناعت پيشگان روح مكرم داشتن
جامهي زيبا بر اندام شرف آراستن
غير لفظ آدمي معناي آدم داشتن
قطره ي اشكي به شبهاي عبادت ريختن
بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن
نيمشب ها گردشي مستانه در باغ نياز
پاكي عيسي گزيدن عطر مريم داشتن
با صفاي دل ستردن اشك بي تاب يتيم
در مقام كعبه چشمي هم به زمزم داشتن
تا برآيد عطر مستي از دل جام نشاط
در گلاب شادماني شربت غم داشتن
مهتر رمز بزرگي در بشر داني كه چيست
مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن
مهلت ما اندک است وعمر ما بسیار نیست
در چنین فرصت مرا با زندگی پیکار نیست
سهم ما چون دامنی گل نیست در گلزار عمر
یار بسیار است اما مهلت دیدار نیست
آب و رنگ زندگی زیباست در قصر خیال
جلوه این نقش جز بر پرده ی پندار نیست
با نسیم عشق باغ زندگی را تازه دار
ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نیست


مهتاب
ساعت11:12---4 بهمن 1392
سلام فدات شم

قالب وبلاگت خیلی نازه عزیزمممممم

متنت هم عالی بود مثل همیشه
پاسخ: سلام عزیزم. ممنونم گلم. لطف داری :)))


سحر آریایی
ساعت23:59---3 بهمن 1392
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیاری نمی بایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است ...

شاملو



سحر آریایی
ساعت23:59---3 بهمن 1392
به پرواز
شک کرده بودم
به هنگامی که شانه هایم
از توان سنگین بال
خمیده بود...

شاملو



سحر آریایی
ساعت23:56---3 بهمن 1392

ای بی خبر از محنت روز افزونم

دانم که ندانی از جدایی چونم

باز آی که سرگشته تر ازفرهادم

دریاب که دیوانه تراز مجنونم



سحر آریایی
ساعت23:56---3 بهمن 1392

دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند
انحنای روح من
شانه های خسته ی غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
دردهای پوستی کجا؟
درد دوستی کجا؟
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست
دردهای آشنا
دردهای بومی غریب
دردهای خانگی
دردهای کهنه ی لجوج
اولین قلم
حرف حرف درد را
در دلم نوشته است
دست سرنوشت
خون درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟
درد
رنگ و بوی غنچه ی دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟
دفتر مرا
دست درد می زند ورق
شعر تازه ی مرا
درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من
از چه حرف می زنم؟
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟

قیصر امین پور



سحر آریایی
ساعت23:54---3 بهمن 1392
سلام محیا جانم



نمی دونی این پستت چه کرد با جان احساس

اشک رو جاری در سرای دیدگانم ساخت



عزیزدل سر سجاده ی عاشقیت دعای نیکم کن



سپاس انتخاب های نابت رو



احسنت ها



در امان مهر یکتا خدای مهربانی

بهترین ها از آنت




پاسخ: سلام سحر عزیزم. در پناه حق همیشه شاد و سلامت باشی. ممنونم از لطف بی پایانت گلم خوشحالم که دوست داشتی :))


شهاب الدین
ساعت23:48---3 بهمن 1392
نه...هرگز رهایم نکرده ای...دوستی نزدیکتر از تو نداشته ام.نه هرگز...من خود دشمن خویش بوده و هستم...من خود،خویشتن را رها و گم کرده ام در ظلمات گمراهی...و جز پشیمانی و حسرت هیچ ندارم...

باران
ساعت21:56---3 بهمن 1392
آدم برفی از خجالت آب شد وقتی دید کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده....



محیای عزیزم قالب جدیدت مبارک



محشر بود گلم
پاسخ: کوتاهت فوق العاده بود عزیزم. ممنونم باران گلم


مریم
ساعت20:03---3 بهمن 1392
هر چقدر هم که ضعيف باشی
گاهی اوقات
می توانی تکیه گاه باشی


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت19:52---3 بهمن 1392
سلامــــ عزیزمـــ

عالی بود قالبتمــ محشره
پاسخ: سلام نیلوفر جونم. ممنونم :)


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت19:51---3 بهمن 1392
نامه‌ام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت می‌نويسم
حال همه‌ی ما خوب است
اما تو باور نکن!

[گل]علی صالحی


sepanta
ساعت16:48---3 بهمن 1392
انسانها در مجموع در طول زندگی سه حرکت دارند.
در عمق، در سطح، در ارتفاع
بیچارگان در عمق تبهکاری فرو می روند.
واماندگان در سطح روز مره گی های زندگی سرگردانند
و فرزانگان در آسمان بی کرانه ی عرفان پر وبال می زنند.


m
ساعت15:37---3 بهمن 1392
سلام محیاجان.

عالی مثل همیشه!

خیلی قشنگ بود. این بار حس کردم ازدل من نوشتی!!

آخه خدا محرم اسرار منم هست! البته فکرکنم خدا محرم اسرار همه باشه!



امیدوارم در پناه لطفش باشی! و قلمت همیشه از خدا و برای خدا بنویسد! که چه کسی مهربانتر از او؟؟!!



قالب جدیدت جالب و خاصه! مبارکه
پاسخ: سلام عزیزم. ممنونم خدا همیشه یارت. همیشه از خدا مینویسم ممنونم از لطفت عزیز دل


مسعود
ساعت15:29---3 بهمن 1392
سلام ابجی گلم

باز تغییییییییییرات میبینم ک

مبارک باش قالب جدید

خیلی هنرمندانه انتخاب کردی

دمت گرم

پستت رو هم خوندم مثل همیشه حرف نداشت

بازم بیا اون سمتا

منتظرت هستم

منم همین الان اپیدم


پاسخ: سلام داداش. ممنون. متشکر. چشم اومدم


هزارویک شب
ساعت15:25---3 بهمن 1392
ای که چون زمستانی

و من دوست دارمت

دستت را از من مگیر

برای بالا پوش پشمین‌ات

از بازی‌های کودکانه‌ام مترس.

همیشه آرزو داشته‌ام

روی برف، شعر بنویسم

روی برف، عاشق شوم

و دریابم که عاشق

چگونه با آتش ِ برف می‌سوزد!


هزارویک شب
ساعت15:25---3 بهمن 1392
پیله کرده ام به تو

نمیدانی

پروانه شدن در آغوشت

چه عالمی دارد...


لیلی
ساعت13:25---3 بهمن 1392
آپم محیا جونم
پاسخ: اومدم گلم


لیلی
ساعت13:12---3 بهمن 1392
وااااااااااااااااااااااااااااا ااااااای محیا قالبت که حرف نداره







خیلی قشنگ بوووووود




پاسخ: ممنونم لیلی جونم. مرسی که اومدی عزیزم


محدثه
ساعت12:39---3 بهمن 1392
ســـــــــــــــــــــــــــــ ـلام عزیزم

خوبی میسی که اومدی بازم یه سری بزن

متنت هم فوق العاده بود

فعلا بـــــــــــــــــــــــــــــ ـــای
پاسخ: ممنونم :) حتما میام


داداش ذاکر
ساعت12:16---3 بهمن 1392
یاد خدا آرامش به دلها میدهد.


پاسخ: البته :))


سحر
ساعت11:10---3 بهمن 1392
سلام گلم

اول که: قالب جدید مبارک

دوم اینکه: دلنوشته ی خیلی قشنگی بود محیای نازنینم
پاسخ: سلام سحر گلم. متشکرم عزیزم چشمات قشنگ میبینه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, ] [ 10:51 ] [ محیا ] [ ]